همه چیز درباره سریال کلایدسکوپ Kaleidscope متفاوت ترین سریال نتفلیکس

مشخصات سریال کلایدسکوپ

لیست بازیگران سریال کلایدسکوپ

• جیانکارلو اسپوزیتو در نقش لئو پاپ
• روفوس سیول در نقش راجر سالاس
• پاز وگا در نقش آوا مرسر
• روزالین البی در نقش جودی گودوین
• جی کورتنی در نقش باب گودوین
• تاتی گابریل در نقش هانا کیم
• پیتر مارک کندال در نقش استن لومیس
• نیوشا نور در نقش نازن عباسی
• پچ داراگ در نقش اندرو کاوینگتون

جانکارلو اسپوزیتو در نقش لئو پاپ، رئیس گروه سرقت که از مدت‌ها قبل در این تجارت بوده است، حضور دارد. او به عنوان مغر متفکر عملیات، فردی باهوش، صمیمی و باپشتکار است. البته بعدتر فاش می‌شود که او انگیزه‌‌ای پنهان برای اجرای این عملیات بزرگ دارد. انگیزه‌ای که ظاهرا بسیار فراتر از پول هنگفتی است که از این سرقت نصیبش خواهد شد. اسپوزیتو بیش‌تر بخاطر نقش آفرینی‌هایش در بریکینگ بد و بهتره با سال تماس بگیری شناخته می‌شود. باید ببینیم هنرنمایی او در نقش لئو پاپ می‌تواند خاطره شخصیت گاس فرینگ را برای طرفدارانش زنده کند یا خیر.

پاز وگا شخصیت اوا مرسر را به تصویر می‌کشد. وکیلی با اصول اخلاقی مشکوک که البته به مشتریانش بسیار وفادار است. او هم در داخل و هم در خارج از دادگاه به عنوان شخصیتی قدرتمند و مجاب‌کننده شناخته می‌شود.

روفس سوئل در نقش راجر سالاس یک دزد سابق است که اکنون به عنوان یک کارشناس امنیتی رده بالا فعالیت می‌کند. از او به عنوان یک فروشنده بی‌رحم یاد می‌شود که توانایی قابل توجهی در فریب دادن مردم در راستای نیازهای خود دارد. تاتی گابریل یکی از اعضای گروه سرقت به نام هانا کیم است که در کلاهبرداری‌های مالی پرمخاطره و جنایت‌های سطح‌پایین دست دارد. او به عنوان یک «آفتاب‌پرست» توصیف می‌شود.

پیتر مارک کندال، شخصیت استن لومیس را به تصویر می‌کشد. یک قاچاقچی خرده‌پا با قلبی مهربان که به همه چیزهای خوبی که زندگی از خود نشان می‌دهد عشق می‌ورزد. البای در نقش کارشناس مواد منفجره جودی گودوین و جای کورتنی در نقش دزد گاوصندوق باب گودوین، دو عضو دیگر گروه سرقت را تشکیل می‌دهند. نیوشا نور نیز در نقش نازان عباسی، مامور اف‌بی‌آی و دشمن اصلی گروه که تهدیدی برای نابودی کل عملیات است حضور دارد. پچ دارا، همکی مادرا، ویت واشینگ، استیسی اوریستانو، روبین لی و جیمز آگوستوس لی، از دیگر بازیگران این سریال هستند که هر کدام شخصیت‌های متفاوتی را به تصویر کشیده‌اند.

عوامل سریال کلایدسکوپ

• خالق: اریک گارسیا
• نگارش فیلمنامه: اریک گارسیا، گرت لرنر، کیت بارنو، کالن ایگن، نینگ ژو، ایوان اندیکت و جاش استودارد
• پروداکشن و اتوماتیک انترتینمنت: اسکات فری
• تهیه کنندگان اجرایی: اریک گارسیا، ریدلی اسکات، دیوید دابلیو. زوکر، جوردن شیهان، فرد برگر، برایان کاوانا-جونز، جاستین لوی و راسل فاین
• کارگردانی اپیزود ها: ژوزه پادیلا، اوراردو گوت، میرزی الماس و رابرت تاونزند

معرفی خالق سریال کلایدسکوپ

رمان‌نویس، فیلمنامه‌نویس و تهیه‌کننده آمریکایی اریک گارسیا، خالق سریال کلایدسکوپ است. او بیشتر بخاطر کتاب‌هایش مانند مردان چوب‌کبریتی (Matchstick Men) و شرخر (Repo Men) شناخته می‌شود (که از هر دو اقتباس‌های سینمایی محبوبی با همین عناوین ارائه شده است). فیلمشناسی او همچنین شامل نگارش فیلمنامه‌ تریلر دلهره‌آور عجیب اما واقعی (Strange but True) با حضور ایمی رایان در نقش اصلی می‌شود.

معرفی سریال کلایدسکوپ

نتفلیکس همیشه در شروع سال جدید میلادی شگفتی‌های بزرگی برای مخاطبان خود تدارک می‌بیند.اگر از طرفداران مجموعه‌هایی با داستان‌ سرقت‌های بزرگ و هیجان‌انگیز مانند سریال سرقت پول باشید، احتمالا نام مینی سریال جدید نتفلیکس، یعنی Kaleidoscope به گوشتان خورده است.

سریالی که بزرگ‌ترین سرقتی که تاکنون در مقیاس تلویزیون دیده شده است را به تصویر می‌کشد. این سریال که در ابتدای تولید خود جیگساو (Jigsaw) نام داشت با تمام اکشن و تعلیق خود بیش‌تر شبیه دنباله‌ای مناسب برای سریال بسیار موفق خانه کاغذی (یا سرقت پول Money Heist) بنظر می‌رسد.
نکته قابل توجه درباره سریال کلایدسکوپ شکل روایت آن است. کلایدسکوپ برخلاف اکثر سریال‌های دیگر با نظم غیر خطی ساخته شده است. در واقع می‌توانید قسمت‌ها را به شکل تصادفی و بدون ترتیب خاصی تماشا کنید ولی باز هم بدون هیچ مشکلی به قسمت پایانی برسید. شاید با خود فکر کنید که کلایدسکوپ شبیه فیلم تعاملی قبلی این سرویس استریم یعنی آینه سیاه: بندراسنچ (Black Mirror: Bandersnatch) است، اما اینطور نیست. هرچند قطعا این ساختار شیوه‌ای جالب و منحصربفرد برای ارائه یک اکشن مهیج جنایی بنظر می‌رسد.

داستان سریال کلایدسکوپ

هر قسمت سریال کلایدسکوپ Kaleidscope یک قطعه از پازل پیچیده‌ فساد، طمع، انتقام، مکر، وفاداری و خیانت را نشان می‌دهد. گروه دزدان چگونه این نقشه را برنامه‌ریزی و اجرا می‌کنند؟ چه کسی از آن جان سالم بدر می‌برد؟ به چه کسی می‌توان اعتماد کرد؟ این‌ها بخشی از سوالاتی هستند که منجر به خلق هیجان و تعلیق در داستان کلایدسکوپ می‌شوند (مانند هر داستان سرقت دیگری). لازم به ذکر است که این سریال هیچ ارتباطی با دنباله فرانچایز اره در سال ۲۰۱۷ به همین نام ندارد.

داستان این سریال ۸ قسمتی روی شخصیت اصلی یعنی لئو پاپ با بازی جانکارلو اسپوزیتو تمرکز دارد که به عنوان رهبر بزرگ گروه سارقان را هدایت می‌کند و قصد سرقت حماسی و بزرگی به ارزش ۷ میلیارد دلار را دارد، اما خیانت، طمع و تهدیدهای دیگر نقشه‌ها و برنامه‌های آن‌ها را کمی دچار مشکل می‌کند.

طرح داستانی سریال کلایدسکوپ ۲۴ سال قبل از سرقت و حدود یک سال بعد از آن را دربرمی‌گیرد. دزدی در زمان طوفان سندی در سال ۲۰۱۲ اتفاق افتاد. جایی که ۷۰ میلیارد دلار اوراق قرضه از مرکز شهر منهتن مفقود شدند. بنابراین، داستان در زمان عقب و جلو می‌رود. جالب است ببینیم که ترتیب تصادفی تماشای اپیزودها چگونه بر جدول زمانی داستان تاثیر می‌گذارد. جالب آنکه پوستر سریال هم که در انتهای همین مطلب مشاهده می‌کنید، نقاط تقاطع داستان‌ها را با استفاده از رنگ نشان می‌دهد.

در کنار اسپوزیتو، روفس سوئل نقش راجر سالاس را بازی می‌کند؛ شریک سابق لئو که اکنون یک شرکت امنیتی معروف به «SLS» را اداره کرده و از نفوذ مجرمان به خزانه‌ها جلوگیری می‌کند. پاز وگا، بازیگر اسپانیایی که به عنوان آوا مرسر، در نقش وکیل و متخصص سلاح‌ها در گروه لئو فعالیت می‌کند. روزالاین البای در نقش جودی گودین متخصص مواد منفجره گروه لئو است و تاتی گابریل که در نقش دختر لئو به عنوان رئیس امنیت دیجیتال در SLS کار می‌کند.

الهام سریال از سرقت واقعی

همانطور که قبلا ذکر شد، داستان مجموعه Kaleidoscope در نتفلیکس مربوط به 25 سال قبل و مربوط به یک سرقت واقعی است.  موردی که هفتاد میلیارد دلار اوراق قرضه در مرکز شهر منهتن در طی طوفان سندی مفقود شد. “Loosely” توصیف خوبی است، اما تا آنجا که قاب بندی سرقت، کاملا منطقی است. و در واقع، همه چیز در سریال در رابطه با سرقت بع خوبی پیش می رود. هشت قسمت در این مجموعه وجود دارد که 25 سال را در بر می گیرد – از 24 سال قبل از سرقت تا 6 ماه پس از سرقت واقعی.

راهنمای تماشای سریال کلایدسکوب Kaleidscope

سریال کلایدسکوپ از این نظر عجیب ترین سریال سال است؛ همه قسمت‌ها این سریال -که در ۸ قسمت ساخته شده و همه قسمت‌های آن همزمان برای تماشا در دسترس قرار گرفته‌اند- غیرخطی هستند. یعنی خط داستانی سریال از ترتیب زمانی خاصی پیروی نمی‌کند و از هرجا داستان را شروع کنید، تفاوتی در برداشت نسبت به آدم‌ها و انگیزه‌شان خواهید داشت. یعنی حالت‌های تماشای سریال به تعداد ترتیب تماشای هر قسمت آن، قابل تغییر است!

اطلاعات مربوط به هر اپیزود در زیر به شکل خلاصه آمده است. می‌توانید این راهنما را کنار گذاشته و سبک تماشای خودتان را انتخاب کنید.

• مشکی: توضیح کوتاه درباره تماشای رنگی سریال
• زرد: ۶ هفته قبل از سرقت – نویسنده: اریک گارسیا
• سبز: ۷ سال قبل از سرقت – نویسنده: اریک گارسیا
• آبی: ۵ روز قبل از سرقت – نویسنده: اریک گارسیا
• نارنجی: ۳ هفته قبل از سرقت – نویسنده: کیت بارنو
• بنفش: ۲۴ سال قبل از سرقت – نویسنده: گرت لرنر
• قرمز: صبح بعد از سرقت – نویسنده: کالن ایگن
• صورتی: ۶ ماه بعد – نویسنده: نینگ ژو
• سفید: سرقت – نویسنده: ایوان اندیکت و جاش استودارد

همانطور که دیدید عنوان هر قسمت سریال یک رنگ است و ممکن است یک بیننده به عنوان مثال سریال را با اپیزود سبز شروع کند و یک نفر دیگر مثلا با اپیزود صورتی به سراغ آن برود. شما می‌توانید هر قسمتی را که می‌خواهید برای تماشا انتخاب کنید و همچنان کل داستان را داشته باشید.

توصیه ما این است که با هر ترتیبی شروع کردید، اپیزود سفید را برای پایان سریال بگذارید.

همانطور که پیش‌تر ذکر شد، به غیر از قسمت «White» که به عنوان پایان داستان طراحی شده، Kaleidoscope را می‌توان به هر ترتیبی تماشا کرد ـ یا همانطور که نتفلیکس می‌گوید، «ترتیب تماشای اپیزودها بر دیدگاه مخاطبان در مورد داستان، شخصیت‌ها و پرسش‌ها و پاسخ‌هایی که در دل این سرقت وجود دارد، تاثیر می‌گذارد.

پرسش‌ها و پاسخ‌ها در دل این سرقت وجود دارد.» به عبارت دیگر، هر انتخاب تجربه متفاوتی از تماشای نمایش را به بینندگان خواهد داد. به نظر شما چند تجربه مختلف وجود دارد؟ یا به بیان بهتر چند راه برای تماشای قسمت‌های این سریال برای مخاطبان وجود دارد؟ اگر طبق قانون اپیزود پایانی یا همان «سفید» را برای آخرین قسمت نگه‌دارید، بیش از ۵ هزار راه مختلف دیگر برای تماشای ۷ قسمت دیگر آن باقی می‌ماند! قانون‌شکنانی که قسمت آخر را وارد ترکیب می کنند، ۴۰۳۲۰ راه شگفت انگیز برای تماشای سریال Kaleidoscope دارند.

بیایید فرض کنیم که هیچ ترتیب ایده‌آلی برای تماشای این سریال وجود ندارد، اما مطمئنا برخی از روش‌های تماشا بهتر از بقیه هستند. در ادامه قرار است چند روش و مزایا و معایب آن‌ها را بررسی کنیم. بنابراین مراقب باشید، زیرا ممکن است برخی از وقایع داستان برایتان اسپویل شود!

قسمت‌ها را به صورت تصادفی و بدون ترتیب خاص تماشا کنید

شاید شما به عنوان مخاطب ترجیح دهید اپیزودها را به صورت تصادفی تماشا کنید، به عنوان مثال اول قسمت «قرمز»، سپس زرد و به ترتیب بنفش، سبز، آبی، نارنجی، صورتی و در نهایت سفید که قسمت پایانی است را تماشا کنید. اگرچه ممکن است خللی در داستان اصلی ایجاد نشود، اما در نهایت به وضوح حس می‌کنید که یک جای کار می‌لنگد و سریال را بدون ترتیب نگاه کرده‌اید.

هر اپیزود با یک راوی آغاز می‌شود که اتفاقات پیش‌رو را به صورت خلاصه بیان می‌کند و به این ترتیب این حس ایجاد می‌شود که هر قسمت می‌تواند به عنوان اولین اپیزود در نظر گرفته شود. اما این تجربه بیش از آن که بتواند داستان را فاش کند، گیج‌کننده است. با شروع سریال از قسمت «قرمز» اپیزودی که بلافاصله پس از دزدی اصلی اتفاق می‌افتد و قسمت سفید که اپیزود پایانی است به این فکر فرو می‌روید که اصلا آن شخصیت‌ها چه کسانی هستند و در داستان چه نقشی دارند.

در پایان، Kaleidoscope تمام نقاط روایت را به هم متصل کرده است، اما تماشای اپیزودها به صورت تصادفی، رویدادها را به گونه‌ای متفاوت نشان نمی‌دهد. آیا این روش سریال را به یک آزمایش شکست خورده تبدیل می کند؟ خیر، رویکرد تصادفی در نهایت به یک داستان بیشتر رضایت بخش تبدیل می‌شود. همچنین گاهی اوقات لحظات به یاد ماندنی را به همراه دارد.

داستان سریال را به ترتیب زمانی دنبال کنید

ترتیب زمانی: بنفش، سبز، زرد، نارنجی، آبی، قرمز، صورتی و سفید

باز هم باید تاکید کرد که که قسمت‌های Kaleidoscope برای تماشای هر ترتیبی طراحی شده‌اند، به جز «سفید»، که برای قسمت آخر در نظر گرفته شده، حتی اگر قسمت «قرمز» و «صورتی» را که به ترتیب یک روز و شش ماه پس از دزدی اتفاق می‌افتند، تماشا کنید. داستان سریال ۲۴ سال را در بر می گیرد و این مسیر بینندگان را از ابتدای داستان تا پایان آن می برد. در قلب داستان، سارق اصلی لئو پاپ و راجر سالاس قرار دارند. به دلایل شخصی، لئو گروهی متشکل از (حداقل) پنج جنایتکار را گرد هم می‌آورد، که هرکدام دارای تخصص خاص خود هستند تا لئو را از ۷ میلیارد دلار سهام ناامن خلاص کنند.

تماشای Kaleidoscope به صورت زمانی احتمالا واضح‌ترین مسیر در طول داستان است، اما لزوما رضایت‌بخش‌ترین نیست. با تماشای این روش، تماشاگران بلافاصله تاریخچه لئو و راجر چرایی خصومت لئو تا این حد و اهمیت یکی از کارمندان لئو را می‌آموزند. اما بهتر است بینندگان بعدا این اتفاقات را کشف کنند.

داستان را به صورت معکوس دنبال کنید

ترتیب پیشنهادی: صورتی، قرمز، آبی، نارنجی، زرد، سبز، بنفش و سفید

این روش ممکن است راه اصلی‌تری برای تماشای Kaleidoscope باشد. در شرایطی که تماشای تصادفی برخی از اسرار را زودتر از بقیه فاش می‌کند، این رویکرد سردرگمی را به حداکثر می‌رساند. با شروع شش ماه پس از وقایع «سفید»، می‌بینید که شخصیت‌ها می‌میرند تا یک قسمت بعد دوباره متولد شوند. شما متوجه نمی‌شوید که چرا لئو تا پایان قسمت ماقبل آخر انقدر مصمم است که راجر را کنار بگذارد (دوباره، با فرض اینکه می‌خواهید «سفید» را برای آخرین قسمت ذخیره کنید). پیرها (با کمک CGI) جوان می‌شوند و جوان‌ترها بچه می‌شود یا به کلی از داستان محو می شوند!

اول از همه «سرقت» را تماشا کنید

ایده جالب و چالش‌برانگیزی است. این راه در واقع تمام معایب تماشای زمانی برعکس سریال را دارد و مزیت خاصی ندارد. شبیه به این است که به راه حل جدول کلمات متقاطع نگاه کنید و سپس سعی کنید معما را حل کنید. این روش زیاد توصیه نمی‌شود، اما در عین حال نمی‌توان مخاطب را از انجام آن منع نمود.

تنها اپیزود «سرقت» را تماشا کنید!

با این کار واقعا تمام قوانین را زیر پا خواهید گذاشت. داستان Kaleidoscope به گونه‌ای طراحی شده است که هر قسمت به سرقت بزرگی که در قلب آن است نزدیک و نزدیک‌تر می‌شود. اما به جای آن فقط دزدی بزرگ را تماشا کنید؟ توصیه نمی‌شود. در حالی که «سفید» یکی از قسمت‌های بسیار قوی Kaleidoscope است، بخش زیادی از هیجان و حساسیت اتفاقات به کار آماده‌سازی تیم برمی‌گردد. از جمله اپیزودی که حول یک سرقت جسورانه از جواهرفروشی در طول روز ساخته شده است و شامل فرار از زندان است.

تمام قسمت‌ها را به جز سرقت بزرگ تماشا کنید

این رویکرد منطقی به نظر نمی‌رسد، اما ممکن است برای برخی از بینندگان چالش‌برانگیز باشد. شاید لذت بردن از تماشای همه چیز به جز نتیجه نهایی و حس رازآلود آن برای برخی تماشاگران مهم‌تر باشد. آیا پایان واقعی می‌تواند بهتر از آن چیزی باشد که در ذهن شما وجود دارد؟

داستان تولید و تاریخ پخش سریال

فیلمبرداری کلایدسکوپ در سپتامبر ۲۰۲۱ در استودیوی نتفلیکس در بوشوک در بروکلین شروع شد. تولید کل سریال در مارس ۲۰۲۲ به پایان رسید. عنوان رسمی در نوامبر ۲۰۲۲ به کلایدسکوپ تغییر کرد که به معنی الگو یا توالی مدام در حال تغییر است.

سریال کلایدسکوپ پس از مدت‌ها توقف در انتشار، در روز اول سال نو، یک ژانویه ۲۰۲۳، از طریق نتفلیکس منتشر شد. همچنین شما می‌توانید این سریال را همزمان با پخش جهانی، از طریق فیلیمو با زیرنویس اختصاصی تماشا کنید.

سریال کلایدسکوپ در فصل اول به پربیننده‌ترین سریال ابرقهرمانی سرویس نتفلیکس تبدیل شد و توانست در آمریکا و انگلیس به رتبه خوبی برسد. فصل اول سریال کلایدسکوپ با 8 قسمت به پایان میرسد و کمپانی نتفلیکس قصد دارد فصل دوم سریال کلایدسکوپ را نیز تولید کند.

پوستر سریال کلایدسکوپ

تریلر سریال کلایدسکوپ

نتفلیکس تریلر رسمی کلایدسکوپ را در ۱۳ دسامبر ۲۰۲۲ منتشر کرد. عبارت «۷ میلیارد راه‌ برای حل یک جنایت» که در وسط تریلر می‌آید، بیش‌تر نشان‌دهنده روایت غیرخطی سریال است. این ویدئوی ۲ و نیم دقیقه‌ای به سرعت شما را در داستان سریال قرار می‌دهد و گروه دزدان را به رهبری لئو پاپ معرفی می‌کند که قصد دارند به امن‌ترین گاوصندوق جهان با ذخیره ۷ میلیارد دلار نفوذ کنند. همانطور که از داستانی در ژانر اکشن، جنایی، درام، هیجان انگیز انتظار می‌رود این یک تریلر هیجان‌انگیز به معنای واقعی کلمه با چند سکانس اکشن متوالی است. همچنین این تریلر بطور مختصر اشاره می‌کند که کلایدسکوپ فقط یک سریال سرقت مهیج نیست، بلکه همچنین در درجه اول یک داستان انتقام برای لئو است که ظاهرا از سوی رابرت سالاس، کارشناس امنیتی گاوصندوق به او خیانت شده است.

نقد و بررسی سریال Kaleidoscope

یک داستان به اندازه کافی جالب در مرکز خود دارد – چرخش طرح اپیزود تصادفی آن، داستان یک دزدی جسورانه را که به عنوان نوعی انتقام توسط یک جنایتکار استاد انجام میشود پوشش می دهد ( جانکارلو اسپوزیتو )) و تیم کرک او. با این حال، مشکل «Kaleidoscope» این است که طراحی آن کمتر روشی مبتکرانه برای پیشبرد داستان سرایی تا چیزی که یک خالق یا یک استریمر انجام می دهد زیرا می تواند. فکر می‌کنم به اندازه‌ای بدیع میباشد که مجموعه‌ای از قسمت‌ها را به ترتیب تصادفی در دسترس داشته باشیم (اگرچه کاملاً جدید نیست: CBS All Access سابق در سال ۲۰۲۰ مجموعه‌ای به نام «بازجویی» را راه‌اندازی کرد که به روشی مشابه میسازد. اما من را تا حدودی به یاد رمان جورج پرک که به انگلیسی با عنوان “A Void” ترجمه میشود، انداخت، رمانی که در فرانسه و انگلیسی هر دو بدون از حرف “E” نوشته میشود. این یک شیرین کاری هوشمندانه میباشد، اما آیا خوانندگان امروز داستان را به یاد می آورند یا به سادگی واقعیت محدودیت های آن را به یاد می آورند؟