ماجرای بستن صدیقه کیانفر به درخت چه بود؟

در این بخش بیوگرافی صدیقه کیانفر بازیگر معروف سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. بیوگرافی صدیقه کیانفر از بازیگران زن خوب و توانمند کشورمان که بیشتر او را با سریال پهلوانان نمیمیرند به یاد می آوریم ، به همراه اطلاعاتی از زندگی شخصی و هنری او و ماجرای پسر خوانده اش با عکس های شخصی او را میبینیم.امروز از 0 تا 100 با بیوگرافی صدیقه کیانفر آشنا میشویم. در ادامه با بازیگرآنلاین همراه باشید.

خلاصه بیوگرافی صدیقه کیانفر

بیوگرافی صدیقه کیانفر

در بیوگرافی صدیقه کیانفر آمده است: متولد 20 بهمن 1311 در آبادان ، بازیگر سینما و تلویزیون است

فعالیت خود را از رادیو شروع کرد سپس وارد تلویزیون قبل از انقلاب شد و حالا در دوران بازنشستگی قرار دارد و می گوید عاشق برنامه فوتبالی نود فردوسی پور بود

ازدواج و وضعیت تاهل صدیقه کیانفر

در بیوگرافی صدیقه کیانفر بهتر است بدانید همسرش سالها قبل از او فوت شده بود و او هرگز بعد از همسرش دوباره ازدواج نکرد. کیانفر فرزندی نداشت ولی فرزند خاله‌اش را به فرزند خواندگی قبول کرده بود.

پسر خوانده صدیقه کیانفر

در بیوگرافی صدیقه کیانفر لازم به ذکر است خانم کیانفر یک پسر خوانده مهندس مخابرات و یک نوه بنام شهرزاد دارد

کیانفر در مصاحبه ای درباره فرزند خوانده اش گفته بود: پسرم در واقع پسر خاله ام است ،زمانی که شوهر خاله‌ام فوت کرد پسرش ۱,۵ ساله بود وچون خاله‌ام از پا معلول بود من تصمیم گرفتم که همه با هم زندگی کنیم و فرزندش را به فرزند خواندگی قبول کردم. من و فرزند خوانده ام آنقدر با هم رابطه صمیمانه ای داریم که کسی متوجه اینکه او فرزند خوانده من است نمی‌شود. عروسم هم مانند دخترم از من نگهداری می‌کند. او اعتقاد داشت که مهر و محبت مادری برای یک کودک صرفا از شکم مادر بیرون نمی آید.

علایق و حقایقی درباره صدیقه کیانفر

در ادامه بیوگرافی صدیقه کیانفر مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.

دوستان صمیمی صدیقه کیانفر

در بیوگرافی صدیقه کیانفر بهتر است بدانید خانم زهرا سعیدی، شهره لرستانی ، رابعه اسکویی و فلور نظری از جمله بازیگرانی هستند که گهگاهی از من سراغ می گیرند، من با همه دوست هستم

صدیقه کیانفر کارمند شرکت نفت

در بیوگرافی صدیقه کیانفر لازم به ذکر است ایشان علاوه بر گویندگی در شرکت نفت نیز کار می کرده و از کارمندان شرکت نفت آبادان بوده است. در سال ۱۳۳۹ به تهران مهاجرت کرده و انتقالی خود را از شرکت نفت به تهران می گیرد.

تا صبح برنامه 90 می بینم

در بیوگرافی صدیقه کیانفر او می گوید از میان برنامه های تلویزیونی برنامه نود را می بینم و تا آخرین لحظه اگر صبح هم باشد پای آن می نشینم و حتی در نظر سنجی هایش شرکت می کنم

من کار این جوان عادل فردوسی پور را خیلی دوست دارم ، چون همه چیز را رو می کند ، کاش در کار هنری ما هم همچنین برنامه بود تا کارهای خلاف را رو می کرد

بیماری صدیقه کیانفر

در بیوگرافی صدیقه کیانفر لازم به یادآوری است در سال 97 مدتی بخاطر خونریزی معده در بیمارستان بستری بود ، مدتی هم هم بخاطر زمین خوردن از ناحیه کتف و لگن و پا مشکل داشت و امکان فعالیت از او گرفته شده بود

ماجرای بستن صدیقه کیانفر به درخت

مدتی بیمار بودم واستخوان هایم درد می کردند و در واقع این درد شدید از ناحیه کتف به سایر نقاط بدنم منتقل شده بود. مشکل مفصلی در کتفم از زمان سریال ” امیروغول چراغ جادو” اثر امیر حسین قهرایی ایجاد شد.درآن فیلم مرا به عنوان یک مجرم به درختی بستند و حدود ۴ ساعت به درخت بسته شده بودم والان نتیجه این اتفاق را می بینم که تاندون ها در ناحیه کتف مشکل پیدا کرده است.سر مشکل استخوان ها به پزشک مراجعه کردم و خدا را شکر این دکتر به من کمک کرد که با لطف پروردگار هم اکنون حال خوبی دارم و مشغول فعالیت هستم.  این اتفاق مربوط به سال ۷۹ بود که به یاد دارم از نظر مالی هیچ چیزی به هیچ فردی داده نشد البته این بخش از موضوع برای من چندان اهمیتی ندارد.وقتی سر کار می روم، حال بسیار خوبی دارم و باورم نمی شود که بیمار بودم.

بیکاری را دوست ندارم

غصه می خورم وقتی می بینم جوان ها را پیر می کنند و من در خانه بیکار نشسته ام؛ این اتفاقات دلم را می شکند. من بارها گفته ام مسئولین باید توجه کنند هرکسی از راه رسید نگویند بیا بازی کن.

دوست ندارم افسرده شوم

من و امثال من هیچ تفریحی نداریم و مجبور هستیم در خانه بمانیم به همین دلیل ممکن است دچار افسردگی شویم که این موضوع خوب نیست،

من دوست ندارم افسرده شوم ، از نظر مالی چون بازنشسته هستم ، طبق معلوم سایر بازنشسته ها چندرغاز حقوق می گیرم

گله صدیقه کیانفر از مسئولان و مدیران

این بانوی هنرمند درباره وضعیت بیماری و یاد نکردن مسئولان و مدیران از وی گفته است که من چند سال است در یک ساختمانی بودم که ۴۷ پله داشت و گاهی چهار دست و پا به خانه میرفتم و هیچ کس به دادم نرسید.
زمانی که در میوه ممنوعه بازی می کردم در بیمارستان بستری شدم ، اما هیچ کدام از عوامل و بازیگران سراغم را نگرفتند.

صحبت های تکان دهنده صدیقه کیانفر خطاب به کارگردانان

صدیقه کیانفر در عرصه گویندگی و رادیو نمایش

در بیوگرافی صدیقه کیانفر میخوانیم که وی بیشتر گوینده رادیو و بازیگر نمایش های رادیویی در شبکه نمایش است و تاکنون چندین نمایش رادیویی را اجرا کرده است.
اگر شنونده رادیو باشید صدای دلنشین بازیگر کشورمان را حتما در نمایش های رادیو خواهید شنید. هم اکنون نیز در رادیو بیشتر فعالیت دارد تا بازیگری.
او در این باره گفته است: خدا را شکر عوامل رادیو مرا فراموش نکرده و هنوز برای کار دعوت می شوم.

شروع فعالیت هنری صدیقه کیانفر

در بیوگرافی صدیقه کیانفر آمده است: در سال 1366 وقتی 25 ساله و دانش آموز سال آخر مدرسه شبانه روزی در آبادان بود بعلت صدای رسایی که داشت توسط معلم اش به رادیو برده شد

به این ترتیب به استخدام رادیو نفت ملی تازه راه اندازی شده درآمد

مهاجرت صدیقه کیانفر به تهران

در کنار فعالیت رادیویی کنار استادش بازیگری تئاتر را نیز آموخت و در سال 1339 با گرفتن حکم انتقالی از شرکت نفت آبادان به تهران مهاجرت کرد

صدیقه کیانفر از تئاتر تا تلویزیون

در سال 1339 عضو گروه نمایشی باشگاه جوانان تهران شد تا اینکه بعنوان کارگردان با بچه های دانشگاه تهران شروع به همکاری کرد

با تاسیس تلویزیون ملی جذب آن شد و در شبکه ثابت پارسا (شبکه دو فعلی) ابتدا کارگردان بخش نمایش بود و در نهایت بصورت حرفه ای با سریال کلبه شوم جلوی دوربین رفت

خانم بازیگر تا قبل انقلاب علاوه بر سریال کلبه شوم ، در سریال آقای مربوطه و تلخ و شیرین سال 53 و سریال طلاق سال 56 حضور داشت

صدیقه کیانفر بعد از انقلاب

در بیوگرافی صدیقه کیانفر میخوانیم: بعد از انقلاب چند سالی اجازه کار نداشت اما بخاطر اینکه کارمند سازمان سینمایی قبل و بعد انقلاب بود، در سال ۱۳۶۵ در سن ۵۴ سالگی با سریال ” آقای دلار” با کارگردانی مجید بهشتی به بازیگری برگشت و در سال ۱۳۶۶ دومین تجربه خود را با سریال “آئینه” سری سوم با کارگردانی فریدون  فرهودی به دست آورد.

در این سریال بازیگران محبوبی همچون فاطمه گودرزی، ثریا قسمی، رضا بابک، پانته آبهرام، مهشید افشار زاده، مرتضی احمدی، غلامرضا طباطبایی، شمسی فضل الهی، قاسم زارع و .. حضور داشتند.

به این ترتیب در سال ۱۳۶۶ بازیگری سینمایی خود را با فیلم ” بحران” با کارگردانی و نویسندگی علی اصغر شادروان آغاز نمود. در این سریال وی در کنار بازیگرانی چون محمد کاسبی، جعفر دهقان، محرم زینال زاده، اکبر منصور فلاح، محمدرضا باقری، فرید کشن فلاح و .. همبازی بود.

شهرت صدیقه کیانفر

در بیوگرافی صدیقه کیانفر بازی ماندگار او در سریال پهلوانان نمیمیرند در خاطره مخاطبان ماندگار شده بعد از نقش آفرینی در سریال کیمیا دیگر نتوانست جلوی دوربین برود و کم کار شد و آخرین سریالی که به طور مداوم و طولانی بازی کرد کیمیا بود.

آخرین تجربه بازیگری صدیقه کیانفر

آخرین بازی ایشان در سینما به فیلم زن‌ها فرشته‌اند ۲ سال 1399 بر میگردد و در تلویزیون هم سال 98 بعنوان بازیگر مهمان در سریال مرضیه حضور داشت.

گفتگوی خواندنی با صدیقه کیانفر

دلمان نیامد در ادامه بیوگرافی صدیقه کیانفر مصاحبه ای که با ایشان انجام شده است را برایتان درج نکنیم ، با بازیگرآنلاین همراه باشید

خانم کیانفر از اولش بگویید؛ از آن زمانی که به عرصه‌ی هنر وارد شدید.

– سال 1336 وارد هنر شدم. آن زمان در آبادان بودم و برای گرفتن دیپلم، شبانه درس می‌خواندم. استادی داشتم که هم در شرکت نفت کار می‌کرد و هم هنر تدریس می‌کرد، صدای من را که شنید گفت صدای خوبی داری، دوست داری بیایی رادیو؟ گفتم مگر می‌شود؟ گفت چرا نمی‌شود و از آنجا بود که به رادیو رفتم و همراه با استادم یک نمایشنامه‌ی زنده، «سه قطره خون» صداق هدایت را کار کردیم. رادیو «نفت ملی» تازه راه‌اندازی شده بود. بعد از آن گفتند چون صدای خوبی دارم قرار شد برنامه ادبیات را هم دوشنبه‌ها من اجرا کنم و این شد که من شروع به کار هنری کردم. چون استادم استاد تئاتر هم بود، من در کنار ایشان تئاتر را یاد گرفتم و سال 39 بود که به تهران آمدم، آن زمان کارمند شرکت نفت بودم و خودم را به تهران منتقل کردم. استادم اگر هست، یادش بخیر باشد و اگر هم خدای نکرده از دنیا رفته است، روحش شاد باشد.

 خانم صدیقه کیانفر چه شد که به تلویزیون واردشدید؟

– شنیدم که باشگاه جوانان کار هنری می‌کند به همین دلیل به آنجا رفتم و زیر نظر بهروز خاقانی – ملقب به عبدی – تئاتر را شروع کردم. چند سالی آنجا بودم پس از آن بچه‌های دانشگاه تهران به دنبالم آمدند و گفتند که می‌خواهند برایشان تئاتر کار کنم، به این ترتیب چند سال هم در دانشکده‌ی هنرهای زیبا تئاترهای خیلی سنگین را بازی کردم که در این دوران‌ ندیدم کسی مانند آن‌ها را روی صحنه ببرد. اگر هم چنین تئاترهایی روی صحنه برده شده باشد، آنطور از آب درنیامده است. در آن زمان‌ شبکه‌ای بود که به آن «ثابت پاسار» می‌گفتند و الان شبکه دو شده است، در آن شبکه یک نمایشنامه داشتم که خودم اجرا و کارگردانی کرده بودم، از آنجا شروع کردم به کار کردن در تلویزیون و زمانی هم که تلویزیون ملی راه اندازی شد نمی‌دانم به چه شکلی شد که رفتم تلویزیون ملی و جذب آنجا شدم و بیشتر کارم با «آقای مربوطه» (به کارگردانی و نویسندگی بهزاد اشتیاقی) بود. نمی‌دانم چقدر می شناسیدش، یک کار طنز بود که هر شب پخش می‌شد. تا زمان انقلاب در آن برنامه بودم، اولین کار تلویزیونی قبل از انقلابم «کلبه شوم» بود، سریال «طلاق» و «تلخ و شیرین» را هم آن سال‌ها کار کردم که «طلاق» آخرین کارم قبل از انقلاب بود و «تلخ و شیرین» را نصفه و نیمه رها کردم، چون از برخوردی در آن سریال خوشم نیامد و نرفتم ادامه دهم. ولی تئاتر را تا زمان انقلاب کار کردم.

در زمان انقلاب و پس از آن نیز چند سالی بیکار بودیم تا اینکه دوباره کار شروع شد. اولین کار سینمایی‌ام را با سازمان تبلیغات اسلامی شروع کردم. ولی قبل از انقلاب سینما کار نکرده بودم چون در اداره‌ای که کار می‌کردم رییس کلش اعتقاد نداشت که کارمندش در سینما کار کند. بعد از انقلاب یکدفعه چند کار سینمایی را در سازمان تبلغات اسلامی انجام دادم. اولین کار تلویزیونی‌ام بعد از انقلاب «ترمینال» بود. خیلی هم دوستش داشتم ولی حیف که دختر جوانی که در آن سریال با من بازی می‌کرد، روزهای آخر جنگ که بعدش صلح برقرار شد، تصادف کرد و فوت شد، در آن زمان اجازه نمی‌دادند چهره‌های زیبا به تلویزیون بیایند، این دختر زیبا بود و تلویزیون گفته بود او نباید کار کند، به خاطر همین از ناراحتی نزد خانواده‌اش در قزوین می‌رود که در راه تصادف می‌کند.

خانم کیانفر سطح کارهای الان بهتر است یا سطح کارهای آن زمان؟

– نمی‌توانم سطح کارهای آن زمان را با الان قیاس کنم برای اینکه هر دوره‌ای برای خودش یک حرکتی دارد، در آن زمان بازی آزادی‌هایی داشت اما مساله این است که الان کارها خیلی زیاد قوی نیستند، الان مردم فیلم‌های سابق را مشتاقانه نگاه می‌کنند، مثلا فیلم «گوزن‌ها»، «سوته دلان» و … را پیدا می‌کنند و مشتاقانه نگاه می‌کنند. این که چرا الان سطح کیفی آثار پایین است را باید از مردم پرسید، من چون خودم در جریان کار هستم نمی‌توانم نظر بدهم ولی می‌دانم مردم وقتی من را در خیابان می‌بینند می‌گویند چرا فیلم‌ها اینقدر سطح‌شان پایین آمده است؟ می‌گویند با رغبت نگاه نمی‌کنیم، در حین آشپزی یا رد شدن از مقابل تلویزیون یک نگاهی می‌اندازیم. چرا؟ این چراها را باید از مسؤولان پرسید. من همیشه فکر می‌کنم بازی‌ها یک نمایش است و همه آمده‌اند برای اینکه خودشان را در تلویزیون نشان دهند. احساس می‌کنم بعضی‌ها خودشان را در تلویزیون نمایش می‌دهند و می‌خواهند مردم آنها را ببینند. به استثنای یک عده‌ی خاص؛ اینهایی که می‌گویم یک عده خاص، حتی مردم نیز اسمشان را می‌برند و وقتی صحبت می‌شود، می‌گویند آقای محمدرضا فروتن، بهرام رادان و جمشید مشایخی طبیعی بازی می‌کنند.

در طول این سال‌ها با کدام کارگردان‌های بزرگ کار کرده‌اید؟

– یک کار سینمایی به نام «هامون» با آقای مهرجویی کار کردم، کار با سیروس مقدم هم خیلی خوب بود، ایشان من را فراموش کردند، با آقای فتحی هم کار کردم که واقعا تعجب می‌کنم چرا من را کنار گذاشتند، همیشه من در کارهایشان بودم، آخرین سریالی که با ایشان کار کردم «میوه ممنوعه» بود. با آقای مزدآبادی هم زیاد کار کردم. این‌ها کارگردان‌هایی هستند که من واقعا دوستشان دارم و دلم می‌خواهد که همچنان دوباره از من برای بازی دعوت کنند و من در کارشان باشم. آخرین کار تلویزیونی‌ام کار آقای مظلومی سریال «تهران پلاک یک» بود، ایشان یکی از کارگردان‌های خوبی هستند که من در کار با ایشان آرامش داشتم، آقای مظلومی هم مدیر خوبی بود و هم کارگردان مهربانی، در کل همه کارگردانانی که با آنها کار کردم را دوست دارم، هر چند که من را فراموش کردند اما در قلب من جا دارند.

یک بار شنیدم گفته بودند که خانم کیانفر زیاد پول می‌گیرد، تعجب کردم. به من هر قدر پیشنهاد می‌دهند قبول می‌کنم. من برای دلم و برای کارم کار می‌کنم، من نمی‌خواهم که تجارت کنم. اگر می‌خواستم تجارت کنم، برای پول چانه می‌زدم. مردم به من که می‌رسند می‌گویند خانم کیانفر چرا بازی نمی‌کنی؟ من با جان و دلم و با همه‌ی وجودم بازی می‌کنم. ولی رادیو قدر من را می‌داند، این برایم خیلی ارزش دارد، کارگردان‌های رادیو نسبت به من خیلی محبت دارند و اگر نقشی باشد، محال است من را خبر نکنند.

الان چند سالی است که تصویر کار نمی‌کنم و بیشتر رادیو کار می‌کنم. این اواخر دو فیلم سینمایی با آقای حسن نجفی «آسمان مال من است» و یکی هم با آقای گودرزی کار کردم ولی هنوز اکران نشده‌اند، فکر کنم گذاشته‌اند برای جشنواره فیلم فجر. نمایش رادیویی «کوچه‌های بی‌صدا» را نیز جدیدا به کارگردانی جواد پیشگر به پایان رساندم. الان هم یک تئاتر کودک دارم که کار آقای جهانگیر طاهری است و قرار است از اصفهان بیایند و اجرا را ببینند و اگر خوب بود به جشنواره کودک اصفهان برود.

 خانم صدیقه کیانفر حرف از رادیو شد، بعضی از هنرمندان رادیو می‌گویند که رادیو دستمزد چندانی ندارد و از این موضوع گله می‌کنند اما شما به خوبی از آن یاد می‌کنید …

– بله، رادیو دستمزدی ندارد ولی قدیمی‌ها می‌گویند «کاچی به از هیچی» خدا را شکر که همین هم هست.

 زمانی که شنیدید قرار است یک شبکه‌ی رادیویی با عنوان «رادیو نمایش» افتتاح شود، چقدر خوشحال شدید؟

– خیلی خوشحال شدم. الان تمام کارهای ما از رادیو نمایش دارد پخش می‌شود. مردمی که رادیو گوش می‌دهند هر وقت من را می‌بینند و صدایم را می‌شنوند، می‌گویند ما همیشه رادیو نمایش را گوش می‌دهیم و می‌گویند ما صدای شما را از رادیو نمایش می‌شنویم.

 فکر می‌کنید رادیو نمایش چقدر توانسته است به اهدافی که از ابتدای راه اندازی برای خود تعریف کرده است برسد؟

– من از اهداف رادیو نمایش هیچ اطلاعی ندارم جز اینکه نمایش کم شده است. از فروردین امسال یک‌دفعه تعداد نمایش‌ها کم شد. تا سال 91 من خیلی کار می‌کردم ولی از سال گذشته تا الان نمایش کم شده است. اگر هدف این شبکه تولید نمایش بوده، پس چرا کم شده است، نمی‌دانم چرا؟ می‌گویند بودجه نیست. اصلا صداوسیما بودجه ندارد. شنیدم که چند سریال هم تولیدشان به خاطر نبودن بودجه متوقف شده است. شاید کمبود بودجه نگذاشت رادیو نمایش به اهدافش برسد.

لیست آثار هنری صدیقه کیانفر

در ادامه بیوگرافی صدیقه کیانفر بازیگر میوه ممنوعه باید بگوییم در جدول‌های جداگانه می‌توانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.

آثار سینمایی صدیقه کیانفر

• بحران (۱۳۶۶)
• هامون (۱۳۶۸)
• مجنون (۱۳۶۹)
• آپارتمان شماره ۱۳ (۱۳۶۹)
• پرنده آهنین (۱۳۷۰)
• یک مرد یک خرس (۱۳۷۱)
• مستأجر (۱۳۷۱)
• مأموریت آقای شادی (۱۳۷۱)
• دلاوران کوچه دلگشا (۱۳۷۱)
• همسر (۱۳۷۲)
• من زمین را دوست دارم (۱۳۷۲)
• سه مرد عامی (۱۳۷۲)
• زیر سایه کنار (۱۳۷۲)
• دره هزار فانوس (۱۳۷۲)
• جای امن (۱۳۷۲)
• پنجاه روز التهاب (۱۳۷۲)
• انتهای قدرت (۱۳۷۳)
• آن سوی آینه (۱۳۷۶)
• جوانی (۱۳۷۷)
• کوچولوی خوش‌شانس (۱۳۸۳ حضور افتخاری)
• خاک و آتش (۱۳۸۹)
• دنیای پرامید (۱۳۹۱)
• آقای بوگندو (۱۳۹۳)
• زن‌ها فرشته‌اند ۲ (۱۳۹۹)

آثار تلویزیونی صدیقه کیانفر

تئاترهای صدیقه کیانفر

• هایلایت (۱۳۹۶) سوسن پرور
• داری یا نداری؟ (۱۳۹۷) سوسن پرور
• آقای بوگندو (۱۳۹۳) مهلا صالحی – بابک سعیدیان
• ماضی استمراری () ندا هنگامی
• هستی (۱۳۹۰) مهلا صالحی
• دریاچه پنهان (۱۳۸۷) مسعود دلخواه
• دکتر استوکمان () سعید سلطانپور

درگذشت صدیقه کیانفر

خانم کیانفر 5 خرداد 1399 در سن 87 سالگی بخاطر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.

روحش شاد و یادش گرامی باد.

۱

۲

۳

۴

۵

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۱ رای