ماجرای بیماری دختر شهین تسلیمی که او را از بازیگری دور کرده است چیست؟

در این بخش بیوگرافی شهین تسلیمی بازیگر معروف سینما و تلویزیون را مرور میکنیم. بیوگرافی شهین تسلیمی از بازیگران زن خوب و توانمند کشورمان که بیشتر او را با سریال زن بابا به یاد می آوریم ، به همراه اطلاعاتی از زندگی شخصی و هنری او با عکس های شخصی و همسرش احسان گرامی و ماجرای ازدواج تا بیماری دخترش را میخوانیم.امروز از 0 تا 100 با بیوگرافی شهین تسلیمی آشنا میشویم. در ادامه با بازیگرآنلاین همراه باشید.

خلاصه بیوگرافی شهین تسلیمی

بیوگرافی شهین تسلیمی

در بیوگرافی شهین تسلیمی میخوانیم: وی متولد 19 شهریور 1334 در خشکرود، بازیگر است.

تحصیلات شهین تسلیمی

در بیوگرافی شهین تسلیمی لازم به ذکر است تحصیلات او دیپلم است و در دبیرستان در رشته هنر درس خوانده است. ایشان سالهاست که از دنیای بازیگری دور بوده است اما در این مدت توانسته به 3 زبان زنده دنیا مسلط شود. او برای تحصیل در رشته زبان انگلیسی به هند رفت و در دانشگاه دهلی نو ثبت نام کرد و همراه با دخترش در رشته زبان انگلیسی تحصیل کرد. او در سال 1380 در کلاس های بازیگری استاد حمید سمندریان ثبت نام کرد و دوره بازیگری را بطور کامل به اتمام رسانید.

قد شهین تسلیمی

در بیوگرافی شهین تسلیمی آمده است قد او 162 سانتیمتر است.

ازدواج و وضعیت تاهل شهین تسلیمی

بیشترین جستجوها در بیوگرافی شهین تسلیمی درباره همسر ایشان است که شما عزیزان میخواهید بدانید همسر ایشان کیست.

خانوم تسلیمی سال ها پیش با احسان گرامی ازدواج کرد، همسر ایشان اما بخاطر شغل خود در استرالیا زندگی می کرد و به ایران رفت و آمد داشت

ثمره این زندگی تنها یک دختر می باشد که در هند به دنیا آمده است، آقای گرامی همسر خانم تسلیمی در اسفند سال 98 دار فانی را وداع گفت.

در بیوگرافی شهین تسلیمی بهتر است بدانید دختر او ساکن ترکیه است .در برخی سایتها به اشتباه احسان طالبی به عنوان همسر شهین تسلیمی ذکر شده است که صحیح نیست.

زندگی شهین تسلیمی از هند تا کانادا

در بیوگرافی شهین تسلیمی لازم به ذکر است مدتی به همراه فرزندان برای یادگیری زبان انگلیسی ساکن هند شد بعد به علت تحصیلات دخترش، اقامت ترکیه را گرفت

خانوم تسلیمی و همسرش مدتی هم در کشور کانادا زندگی می کردند اما می گوید هر جا برم آخرش بر میگردم به وطنم، جایی که به دنیا آمدم

علایق و حقایقی درباره شهین تسلیمی

در ادامه بیوگرافی شهین تسلیمی مروری میکنیم بر علایق و حقایقی درباره ی او.با ما همراه باشید.

ورزش و سلامتی شهین تسلیمی

پیاده روی را دوست دارم اما برای سایر ورزش ها دیگر فرصت نمی کنم، مقداری اضافه وزن دارم که پزشکم توصیه کرده وزنم را پایین بیاورم و بعد ورزش بکنم

خداروشکر بیماری خاص و حادی ندارم

آشپزی درجه یک شهین تسلیمی

از قدیم آشپزی را دوست داشتم و اطرافیانم هم از دستپختم تعریف می کنند، انواع خورش ها و قرمه سب ها رو خوب درست می کنم

غذای مورد علاقه ام آبگوشت است

از مرگ واهمه ندارم

از جوانی تا به امروز علاقه ای به دنیا نداشته ام، همین حالا هم از مرگ واهمه ای ندارم، هیچ دلبسته ای به دنیا و حتی اولاد نداشته و ندارم

دوست دارم آن دنیا را هم ببینم

بیماری دختر شهین تسلیمی

در بیوگرافی شهین تسلیمی آمده است دختر شهین تسلیمی چند سالی است که با بیماری سرطان دست و پنجه نرم می کند. او سرطان غدد لنفاوی دارد که به تازگی خوب شده و حال عمومی اش بهبود یافته است. خانم بازیگر در مورد شفای دخترش می گوید من هر چه دارم از خدایم دارم و او دخترم را دوباره به من برگرداند. تنها فرزند شهین تسلیمی در ابتدا قرار بود بازیگر شود اما به دلیل اینکه هیچ علاقه ای به بازیگری نداشت برای همیشه با بازیگری خداحافظی کرد.

علت کم کاری شهین تسلیمی

واقعیت این است که من این روزها درگیر بیماری فرزندم هستم و به همین دلیل نمی‌توانم در آثاری که تصویربرداری آنها طولانی است، حضور پیدا کنم.در حقیقت هیچ چیز برایم ارزشمندتر از سلامتی او نیست و هیچ چیزی هم نمی‌تواند من را ترغیب کند که فرزندم رابه خاطر آن کنار بگذارم.

روحیه ی شاد شهین تسلیمی

در بیوگرافی شهین تسلیمی جالب است بدانید او روحیه کاملا شادی دارد اکثر اطرافیان از حضورش انرژی مثبتی می گیرند. خانم تسلیمی این روحیه را مدیون مردم میداند و می گوید: هر وقت کنار مردم باشم انرژی می گیرم دوست دارم با تمام وجود انرژی خود را با اطرافیانم تقسیم کنم . البته از ظاهر آدمها نمیشه راجبشون قضاوت کنیم . آدمها در تنهایی خلق و خویی دارند که در بین مردم بروز نمی دهند . منم مثل بقیه مردم غم و غصه دارم اما سعی میکنم همیشه شاد و خوشحال باشم به قول همکارانم بمب انرژی هستم .

نسبت شهین تسلیمی با سوسن تسلیمی

در برخی رسانه به اشتباه اعلام کردند که سوسن تسلیمی خواهر شهین تسلیمی است که این موضوع صحت ندارد. از نسبت این دو بازیگر اطلاعاتی در دست نیست.

زندگی شهین تسلیمی در خارج از کشور

در بیوگرافی شهین تسلیمی آمده است: او از آن دسته بازیگران دنیا دیده ای می باشد که بیشتر عمرش را با سفر کردن سپری کرده, سالها در کشورهای همچون : ترکیه، هند و کانادا برای پیشرفت خانواده اش مکان زندگی خود را تغییر داده است.

خانم تسلیمی به همراه فرزندانش مجبور بود چند سالی خاک ایران را به مقصد هند ترک کند, علت این سفر یادگیری زبان انگلیسی بود . بعد از کشور هند به خاطر مکان تحصیل دخترش مجبور شد اقامت کشور ترکیه را بگیرد. چند سالی در کشور ترکیه زندگی کرد اما نتوانست طاقت بیاورد و به ایران بازگشت .

خانم تسلیمی قبل تر ساکن کشور کانادا بودند به گفته وی : کانادا یکی از زیباترین کشورها از نظر زرق و برق می باشد اما بازهم نتوانستم در این کشور طلاقت بیارم . هر جا که برم آخرش برمیگردم به وطنم جایی که به دنیا آمدم جایی که آداب و فرهنگش را خوب بلدم .

شهین تسلیمی تنها زندگی میکند و همسر خانم تسلیمی در کشور استرالیا زندگی می کنند هر از چند گاهی به ایران می آید, دختر خانم تسلیمی ساکن ترکیه است اما خانم تسلیمی هیچ وقت نتوانسته خارج از ایران زندگی کند .

شهین تسلیمی درباره زندگی خارج از کشور گفت: خانواده خیلی اسرار می کنند خارج از ایران زندگی کنم اما من نمی تونم, عاشق وطنم هستم، می خواهم در کشور خودم باشم . خیلی وطن پرس و عاشق مردم ایران هستم

زود خشمگین می شوم اما کینه اي نیستم

گرچه خیلی زود خشمگین و از خودم عکس العمل نشان میدهم اما مردم عزیز بدانند کـه همانند طبل تـو خالی هستم کـه هیچ چیزی تـو دلم نیست و همان طور کـه زود خشمگین میشوم بـه همان مقدار هم زود فروکش میکنم و آرام هستم اما بطور کل وقتی با حرف زور مواجه می شوم خیلی زود خشمگین میشوم و بـه هیچ عنوان آدم کینه اي نیستم.

از لاکچری بودن و چشم و هم چشمی‌ها بـه دورم

مـن از لاکچری بودن بسیار بـه دور هستم و از این کـه بگویند سال‌ها خودت و خانواده ات خارج زندگی کردند و آن گونه جملات بسیار متنفرم. مـن یک شخصیت درویش مدار هستم کـه خیلی دوست دارم ساده و مردمی زندگی کنم.

برنامه ریز من خداست

مـن از این کـه در کارهای مختلفی بازی می کنم بسیار احساس خوشایند و خوبی دارم ودر واقع بـه بازیگری اعتیاد دارم و همیشه معتقد بوده ام کـه برنامه ریز مـن در کارها خدا اسـت و همیشه از این بابت خدا را شاکر بوده ام.

شروع کوتاه فعالیت هنری شهین تسلیمی

در بیوگرافی شهین تسلیمی جالب است بدانید شروع بازیگری اش در ایام جوانی با تئاتر بود و حتی بهترین بازیگر از نظر مجله جوانان هم انتخاب شد.او همچنین در رادیو هم تست صدا داده و قبول شده بود اما با مخالفت خانواده این دو هنر را برای همیشه کنار گذاشت

بازگشت دوباره شهین تسلیمی به عرصه ی هنری با مدیری

در ابتدا قرار بودم دخترم بازیگر شود، آقای داریوش مهرجویی او را دیده بود و برای بازی دعوت کرده بود، اما دخترم علاقه ای نداشت و آنرا بازی نکرد

گذشت تا اینکه آقای مصطفی شایسته من را دیدند و گفتند چهره ام برای کار تصویری خوب است اما باز هم اتفاقی نیفتاد تا اینکه با الیزابت امینی آشنا شدم

الیزابت من را به آقای مهران مدیری برای بازی در سریال باغ مظفر سال 1385 معرفی کردند و اینطور شد که در 51 سالگی فعالیت ام شروع شد

ورود شهین تسلیمی به سینما

در بیوگرافی شهین تسلیمی آمده است در سال 86 ابتدا در سریال ساعت شنی بازی کرد تا اینکه همین سال با فیلم دایره زنگی به کارگردانی پریسا بخت آور و نویسندگی اصغر فرهادی وارد سینما شد

از دیگر کارهای سینمایی او میتوان فیلم «سیسیلی ها» و « آذر، شهدخت، پرویز و دیگران» را نام برد.

شهرت شهین تسلیمی

وی بازی کوتاهی در سریال بزنگاه به کارگردانی رضا عطاران در سال 87 داشت و با حضور پررنگ تر در سریال «زن بابا» به کارگردانی سعید آقاخانی در سال 88 به شهرت رسید و پس از آن در سریال‌های کمدی «چهارچرخ» و «خانه اجاره‌ای» بازی کرد.

این بازیگر با حضور در سریال‌های «وضعیت سفید» و «ارمغان تاریکی» نشان داد که به‌خوبی از پس نقش‌های جدی هم برمی آید.

در بیوگرافی شهین تسلیمی از دیگر کارهایش می‌توان به مجموعه‌های سر به راه»، «آخرخط»، «پادری»، «خوب بد زشت» ، «دردسرهای عظیم۱ و دردسرهای عظیم۲» و . . . اشاره کرد.

در سریال دلنوازان نقش مادر سیاوش خیرابی را به عهده داشت که تا مدتها گفته میشد سیاوش خیرابی پس شهین تسلیمی است!

گفتگوی خواندنی با شهین تسلیمی

دلمان نیامد در ادامه بیوگرافی شهین تسلیمی مصاحبه ای که با ایشان انجام شده است را برایتان درج نکنیم ، با بازیگرآنلاین همراه باشید

تا امروز در اکثر نقش‌هایتان، تصویری از یک مادر جدی و تا حدی بداخلاق ارائه کرده‌اید، اما منیر خانم در عین این که جدی و بداخلاق است، مهربانی‌هایی دارد که او را دوست داشتنی‌ می‌کند. خودتان خواستید منیر خانم کمی مهربان‌تر باشد یا از اول قرار بر این بود؟

اتفاقا برخلاف نظر شما من قبل از این همیشه نقش مادرهای مهربان را بازی کرده‌ام. به نظرم در سریال دردسرهای عظیم کمی خشن هستم و آن هم به خاطر این که نقش یک صاحبخانه را به عهده دارم که گاهی برای گرفتن اجاره مجبور می‌شود برخوردهای خشن با مستاجرش داشته باشد، اما اصلا این طور نیست که شما می‌گویید و من در دیگر نقش‌هایم خیلی مهربان بودم. در کدام سریال من نقش نامهربان و خشن بازی کرده‌ام؟

مثلا در سریال زن بابا یا مادرانه و اکثر نقش‌هایتان!

در نقش ماهی خانم در سریال زن‌بابا که خیلی آرام و مهربان بودم. ماهی خانم اصلا خشن نبود و سعی می‌کرد شخصیتی را که آقای گرجستانی بازی می‌کرد، راهنمایی کند تا با فرزندانش مهربان باشد. آن نقش اصلا خشن نبود. در سریال مادرانه تا حدی جدی بودم چون پسرم بد راهی را انتخاب کرده بود و من با او مقتدرانه برخورد می‌کردم و فقط منیرخانم در دردسرهای زیبا کمی خشن است و با همه نقش‌های دیگر من فرق می‌کند.

شاید این مساله کمی هم به قیافه شما مربوط باشد. چشم‌های تیز و با نفوذی دارید!

میمیک چهره‌ام در یک لحظه عوض می‌شود، با یک تغییر کوچک خشن می‌شوم، مهربان می‌شوم یا نگران به نظر می‌رسم. چهره‌ام خیلی منعطف است و همه جور تغییری را به سرعت نشان می‌دهد.

فکر می‌کنم این در بازیگری خیلی کمک‌تان می‌کند.

دقیقا.

شاید برای همین است که دیر آمده‌اید، اما در نقش‌های زیادی بازی کرده‌اید.

دیر آمده‌ام، اما من سابقه تئاتر داشتم و همین‌طوری وارد دنیای بازیگری نشدم. تئاتر برای بازیگر حکم دانشگاه را دارد. شنیده‌اید می‌گویند بازیگری توی خون بعضی آدم‌هاست؛ من از این دسته آدم‌ها هستم. میمیک صورت مسلما تاثیرگذار هست و به محض این که کارگردان توضیح می‌دهد چه حسی را باید بازی کنم، من حس‌ را در چهره‌ام ایجاد می‌کنم و نقشم را بازی می‌کنم. معتقدم چشم بیشتر از هر عضوی نشان‌دهنده درون آدم‌هاست و من خوشبختانه به سرعت می‌توانم شکل نگاهم را عوض کنم و حس چهره‌ام را تغییر بدهم.

شما صدای خاصی هم دارید که البته این هم بی‌تاثیر نیست!

بله چون در کنار حس چهره، فن‌بیان هم مهم است. صدا و بیان به بازیگر خیلی کمک می‌کند.

دوره‌ای که تئاتر بازی می‌کردید چه سال‌هایی بود و چند سال تئاتر بازی کرده‌اید؟

​ ترجیح می‌دهم درباره آن زمان صحبت نکنم. دوست دارم درباره دوره دوم کارم در عرصه بازیگری که از ۹-۸ سال پیش شروع شده صحبت کنیم.

بسیار خب. دوست دارم بدانم برای کسی مثل شما که تقریبا دیر وارد دنیای بازیگری شده‌اید، شرایط چگونه است؟

من بازیگری را خیلی دوست دارم و توانایی آن را هم دارم. کارگردان‌ها وقتی توانایی مرا می‌دیدند از من برای بازی دعوت می‌کردند و هنوز ​ همین‌طور است. همیشه سعی کرده‌ام در کارهایی بازی کنم که بازیگران خوبی داشته باشد. دوست دارم با کارگردان‌های خوب بازی کنم و موفقیت خودم را با این چیزها تضمین می‌کنم.

به نظرم بازیگری برایتان خیلی جدی شده است. همین طور است؟

متاسفانه بله.

چرا متاسفانه؟

برای این که بازیگری نوعی اعتیاد است. واقعا آدم را معتاد می‌کند​ یعنی اگر کسی وارد دنیای بازیگری بشود و بعد از مدتی نتواند بازی کند افسرده و بیمار می‌شود.

این که شما نقش‌های زیادی بازی کرده‌اید برای این است که معتاد شده‌اید؟

تا حدی بله. البته بخشی از آن به این دلیل است که پیشنهاد داشته‌ام. مثلا به خودم می‌گویم بعد از این نقش فعلا هیچ نقشی بازی نمی‌کنم اما به محض این که پیشنهاد بعدی را می‌دهند و می‌بینم ​ کارگردان و گروه همه خوب هستند، نمی‌توانم جواب رد بدهم.

به نظرم از حضور در گروه تولید لذت می‌برید.

بله. همکاران من به اندازه خانواده‌ام به من نزدیک هستند. تمامشان را دوست دارم و اکثر اوقاتم را با آنها می‌گذرانم. گاهی به خاطر همین همکاران بازی در یک نقش را قبول می‌کنم. بیشتر اوقات خود نقش مهم است، اما در کنار دوستان بودن هم برایم اهمیت دارد و باعث می‌شود گاهی بی‌اختیار یک نقش را قبول کنم.

چه نوع نقش‌هایی را بیشتر دوست دارید؟

من نقش طنز را بیشتر دوست دارم چون می‌توانم مردم را خوشحال کنم. مردم فیلم‌ها و سریال‌های طنز را دوست دارند و من به خاطر آنها دوست دارم بیشتر این نوع نقش‌ها را بازی کنم البته نقش‌های جدی را هم دوست دارم مثلا نقشم در سریال مادرانه را خیلی دوست داشتم. فکر می‌کنم از عهده هر دو نوع نقش برمی‌آیم.

برایتان بازیگری مهم است؟ برای آینده‌اش برنامه‌ریزی کرده‌اید؟

قربان شما بروم، مگر من دختر چهارده ساله هستم که برای آینده کارم برنامه‌ریزی کنم؟ من برای یک ماه دیگر هم نمی‌توانم تصمیم‌ بگیرم.

چرا؟

چون آدمیزاد هر آن ممکن است عمرش تمام بشود و برود. برنامه‌ریزی من سطحی و لحظه‌ای است چون نمی‌دانم چه می‌شود. من از کجا بدانم وسط یک سریال چه اتفاقی ممکن است برایم بیفتد! چون آدم باید هر زمان فکر آن دنیا هم باشد.

فکر می‌کنم چون کمی سنتان بالا رفته این حس را دارید و گرنه بازیگران مسن‌تر از شما همچنان مشغول کار هستند. نگران نباشید، احتمالا ده سال دیگر هم من و شما با هم مصاحبه خواهیم کرد.

فکر کنم آن زمان آلزایمر گرفته باشم و نتوانم جواب بدهم.

اصلا به شما نمی‌آید این طوری فکر کنید!

برای اینکه زندگی اصلا قابل پیش بینی نیست و آدم نمی‌تواند فردایش را پیش‌بینی کند. آنقدر آدم‌هایی بوده‌اند یا بازیگران، هنرمندان و ورزشکارانی که در جوانی اتفاقاتی برایشان افتاده و از بین ما رفته‌اند. به هر حال مرگ آن طرف زندگی است. ان​شاءالله همه همیشه سلامت باشند، اما مرگ یک چیز کاملا طبیعی است و نمی‌شود منکرش شد.

می‌گویند بازیگری شغل سختی است. حقیقت دارد؟

بازیگری سختی‌های زیادی دارد، اما در کنار این سختی، شیرینی‌ هم زیاد دارد. وقتی من ساعاتم را با کسانی می‌گذرانم که دوستشان دارم و بعد مورد محبت و لطف مخاطبان قرار می‌گیرم، خوشحال می‌شوم و لذت می‌برم و این خوشحالی جایگزین همه سختی‌ها می‌شود. در حرفه بازیگری چیزی که بیشتر از همه بازیگر را اذیت می‌کند و به او فشار می‌آورد، ساعات کار است؛ گاهی شب تا صبح سر کار هستیم و هر قدر هم روز بخوابیم جای خواب شب را نمی‌گیرد. کمی بی‌خوابی آدم را ناراحت می‌کند و کمی هم موقعیت‌های بازی است؛ مثلا در فصل تابستان باید زمستان را بازی کنیم یا برعکس. مثلا این روزها در سریال کیمیا هم بازی می‌کنم و چون سکانس‌های زمستانی سریال فیلمبرداری می‌شود باید در این گرمای تابستان پالتو بپوشم. بازیگری سخت است اما حضور در جمع دوستان و همکاران و مهر و محبت مردم همه اینها را جبران می‌کند.

خانم تسلیمی برای انتخاب یک نقش چه معیارهایی در نظر دارید؟

قبلاً سخت بودن نقش‌ها زیاد برایم مهم نبود و همه نوع نقشی را قبول می‌کردم اما الانشرایطم فرق کرده و سنم بالاتر رفته است، به همین دلیل سعی می‌کنم نقش‌هایی رابازی کنم که سختی خاصی نداشته باشند. سعی می‌کنم نقش کمی آسان باشد. فکرمی‌کنم الان کارها خیلی مشکل شده‌اند.

یکی از نقاط برجسته‌ای که در کارنامه شما وجود دارد، این است که شما اولین کارتان دربعد از انقلاب اسلامی، با آقای مهران مدیری انجام داده‌اید.

بله. من مدتی ایران نبودم و وقتی برگشتم افتخار این را داشتم که کارم را با آقای مدیریو در مجموعه تلویزیونی «باغ مظفر» آغاز کنم. آن زمان باز هم در سریال مرد هزار چهرهحضور پیدا کردم که آن هم کار آقای مدیری بود. بعد از این حضور پیشنهادهای طنز بسیاردیگری برای من رقم خورد. یکی دیگر از کارهایی که آن را هم خیلی دوست دارم، سریالزن بابا به کارگردانی آقای سعید آقاخانی بود. آنجا نقش زنی به نام ماهی را ایفا کردم کهبه چشم مردم و مخاطبان خیلی آمد و من خیلی در آن کار دیده شدم. الان هم که سال‌هااز آن سریال می‌گذرد، خیلی‌ها هنوز من را به نام ماهی خانم صدا می‌زنند.

خانواده شما چه حسی نسبت به کارتان دارند؟ نقش‌های شما را دوست دارند، تشویق و راهنمایی‌تان می‌کنند یا فقط نظر می‌دهند؟

هیچ کسی درباره کارم نظر نمی‌دهد جز خودم و کارگردانی که با او کار می‌کنم. کارگردان درباره نقش حرف می‌زند، با هم تبادل نظر می‌کنیم، پیشنهادهایی می‌دهد و من قبول می‌کنم و چیزهایی که خودم بلد هستم را ارائه می‌کنم، اما اصلا در این مورد با خانواده‌ام صحبت نمی‌کنم.

چرا؟

برای این که خانواده من در این زمینه فعالیت نمی‌کنند و با دنیای هنر سر و کار ندارند. البته شوهرم مرا تشویق می‌کند، اما اعضای خانواده من در این زمینه سررشته ندارند که بخواهند پیشنهادی بدهند یا انتقاد کنند.

چرا حضور در دو اثر جدید را رد کردید و قصد ندارید در آنها حضور داشته باشید؟

واقعیت این است که من این روزها درگیر بیماری فرزندم هستم و به همین دلیل نمی‌توانم در آثاری که تصویربرداری آنها طولانی است، حضور پیدا کنم. در حقیقت هیچ چیز برایم ارزشمندتر از سلامتی او نیست و هیچ چیزی هم نمی‌تواند من را ترغیب کند که فرزندم رابه خاطر آن کنار بگذارم.

امیدوارم که فرزند شما به زودی سلامت خود را به دست بیاورند.

ممنون از دعای خیر شما. من یکبار شفای فرزندم را از خداوند گرفته‌ام. آن هم زمانی که سمت راست بدنش درگیر سرطان غدد لنفاوی شده بود و ما مراحل درمان را آغاز کردیم.همسر من در استرالیا زندگی می‌کند و خودم هم سالها در کانادا زندگی کرده‌ام اما فرزندم علاقه ای به هیچ کدام از این کشورها ندارد و دوست دارد در همین کشور خودمان بماند.فقط برای عمل چند سال پیش به استرالیا رفتیم و در حال حاضر هم مراحل درمان را همینجا سپری می‌کنیم تا ببینم در ادامه خدا چه می‌خواهد. من پیش از این هم همان‌طور که گفتم شفای فرزندم را از خداوند گرفته‌ام و حالا امیدوارم مشکلی که برایش پیش آمده بازهم با لطف حضرت حق حل شود و زودتر سلامتی خود را به دست بیاورد.

با توجه به دوری از فضای بازیگری به دلیل بیماری فرزندتان، فکر می‌کنید با توجه به علاقه مردم به شما، کی دوباره بتوانند شما را در قاب تلویزیون ببینند؟

مردم همیشه و همواره به من لطف داشته و دارند. اما به من حق بدهید که به عنوان یک مادر سلامتی فرزندم برایم در اولویت باشد. همه چیز به سلامتی او بستگی دارد و هیچ چیزی نمی‌تواند برای من مهم‌تر از این موضوع در زندگی‌ام باشد. محبت مردم همیشه بهمن بوده و هست و از این بابت خدا را شاکرم. اما هیچکدام از این نقش‌ها و سریال‌هانمی‌تواند برایم جای یک لحظه سلامتی فرزندم را بگیرد. من در آثار خوبی حضور داشته‌امکه فکر نمی‌کنم دیگر شبیه به آنها تولید شود و جزو بهترین آثار تلویزیون به حساب می‌آید.فعلا درگیر سلامتی او هستم و ترجیح می‌دهم این موضوع را پیگیری کنم و ببینم که مراحل درمانی‌اش را چگونه سپری کنم.

لیست آثار هنری شهین تسلیمی

در ادامه بیوگرافی شهین تسلیمی بازیگر بچه مهندس باید بگوییم در لیست های جداگانه می‌توانید فهرست آثاری که او در آنها به هنرنمایی پرداخته است را مشاهده کنید.

آثار سینمایی شهین تسلیمی

• زن‌ها فرشته‌اند ۲ (۱۳۹۹، آرش معیریان)
• آپاچی (۱۳۹۷، آرش معیریان)
• ژن خوک (۱۳۹۷، سعید سهیلی)
• اولین امضا برای رعنا (۱۳۹۶، علی ژکان)
• دم‌سرخ‌ها (۱۳۹۶، آرش معیریان)
• هزارپا (۱۳۹۶، ابوالحسن داوودی)
• پل خواب (۱۳۹۳، اکتای براهنی)
• آذر، شهدخت، پرویز و دیگران (۱۳۹۲، بهروز افخمی)
• فصل فراموشی فریبا (۱۳۹۲، عباس رافعی)
• آدم‌آهنی (۱۳۹۱، رحیم بهبودی فر)
• یکی می‌خواد باهات حرف بزنه (۱۳۹۰، منوچهر هادی)

مجموعه های تلویزیونی شهین تسلیمی

۱

۲

۳

۴

۵

میانگین امتیازات ۵ از ۵

از مجموع ۱ رای